پسر خوشگلم یه 10 روزی هست که اومدیم خونه بابایی اینا و بابا مهدی رو ندیدیم بابا که زنگ می زنه همش دل تنگیت رو می کنه و از راه دور ماچ ماچیت می کنه .بابایی هم از وقتی اومدیم اینجا دوباره رفته یه رورو برات خریده که شما راحت ورجه ورجه کنید.این عکستم تقدیم می کنیم به بابا مهدی و مامان مصی و بابا کیومرث. آخه مامان مصی هم دلش خیلی برات تنگ شده عزیزم
کیان و روروکش
-
مامان مهشیددوشنبه 24 تیر 1392 - 08:50
-
مامان امیرارشادوشنبه 24 تیر 1392 - 21:52
-
مامان الههسه شنبه 25 تیر 1392 - 00:15
-
مامان زینبسه شنبه 25 تیر 1392 - 06:16
-
باباي مهري ماهدوشنبه 7 مرداد 1392 - 19:30