وقایع مهم 4 ماهیگیت
شنبه 14 اردیبهشت الهی مامان دورت بگرده عشق من واکسن 4 ماهگیت رو برات زدن که چقدر دردت اومد و تا شب فقط گریه کردی و نمی تونستی پات رو تکون بدی.
شنبه 28 اردیبهشت عزیز دلم یاد گرفته بودی با دستای کوچولوت پاهات رو می گرفتی بعدم با اشتهای فراوام شروع می کردی به خوردن شصت پات.عاشق این کارت بودم ولی بابا مهدی همش حرص می خورد و همش بهت می گفت نخور بابایی مریض می شی اما مگه شما گوش می کردی.
یکشنبه 29 اردیبهشت فدای اون دستای کوچولوت بشم که وقتی دستم رو میاوردم جلو بهت می گفتم به مامان دست بده دستم رو می گرفتی.
شنبه 4 خرداد وروجک من موقع شیر خوردن بد جوری گاز می گرفتی و بعدش با شیطنت می خندیدی. دوشنبه 6 خرداد وقتی دمر می شدی خودت دوباره به حالت قبلیت بر می گشتی (قربون قل خوردنات بشم پسر نازم)
یکشنبه 12 خرداد اولین روزی که حریره بادام خوردی.
وقایع مهم 3 ماهیگیت
- پنجشنبه22 فروردین برای اولین با تونستی به تنهایی از سمت راست دمر بشی.
- جمعه13 اردیبهشت وقتی دمر می شدی بهت می گفتم لالا سرت رو میذاشتی زمین قند عسلم. کلا نفس من وقتی 3 ماهگیت تموم شد خیلی خیلی شیطون شدی
وقایع مهم 2 ماهیگیت
- یکشنبه22 بهمن وقتی دمر خوابونده بودمت سرت رو خودت جا به جا کردی عزیزم.
- دوشنبه30بهمن پسری رو بالشت خوابونده بودمت همین که رفتم تا آشپزخونه و بر گشتم دیدم قند عسلم دمر شدی از اون موقع دیگه رو بالش نخوابوندمت.
- یکشنبه 13 اسفند واکسن 2 ماهگیت رو زدم خدا رو شکر زیاد دردت نیامد و خیلی هم تب نکردی.
